یلدا
سلام گلم، معذرت می خوام!!! چی همه فاصله شد .. حالا از چی بگم! چاره نیست باید بطور خلاصه بنویسم.. خب، یکی اینکه فردا شب ، شب یلداست، اگه خدا بخواد، قراره بریم خونه مادر جان.. اما این چند روز که گذشت: چهارشنبه 23/ 9 : علی بهم گفت حدود یه ماه گذشت چرا اون یکی کتاب که واسه نی نی سفارش داده بودی نیومد؟ به اداره پست زنگ زدم و پیگیری کردم و تا ظهر چهارشنبه بسته رو آوردن و تحویل دادن.. عصر همون روز دوباره زنگ زدم آزمایشگاه که ببینم نتیجه ی آزمایش آماده شده یا نه؟ که گفتن حاضر نیست . سه شنبه از ساعت چهار و نیم تا هفت رفتیم کانون، واسه جلسه ی پنج نفره ی علی. چهارشنبه هم از ساعت سه رفتیم واسه جلسه یمدرسه یصادق...
نویسنده :
مامان
19:20